ژئودزی
درموردتاريخچه ژئودزي مي توان به ريشه يوناني كلمه ژئودزي به معناي تقسيم كردن زمين اشاره كرد. اين تعريف نشان مي دهد كه از نظر تاريخي، ژئودزي با تهيه نقشه و تجزيه و تحليل در مورد وضعيت زمين و داده هاي مكاني ارتباط نزديكي دارد.تقريباً در اواخر قرن 19 ميلادي دانشمندي به نام هاملت (F.R Hamlet) تعريف ژئودزي را به "علم اندازه گيري و تهيه نقشه از سطح زمين" محدود كرد. اگر چه اين تعريف ممكن است فشرده به نظر برسد ولي اساساً بيانگر آنچه امروزه بعنوان ژئودزي ارائه مي شود مي باشد.
ژئودزي معمولاً به طريقه يا روشي اطلاق مي شود که براي تهيه نقشه هاي دقيق از يک منطقه بسيار وسيع نظير يک کشور يا يک استان به کار مي رود و در حقيقت اين نوع نقشه برداري يک جنبه ملي دارد. همچنين براي تعيين فرم و شکل زمين و علوم مربوطه به آن مورداستفاده است. در اين نوع نقشه برداري زمين مسطح فرض نشده بلکه انحناء آن در نظر گرفته مي شود به همين جهت محاسبات روي سطح بيضوي شکلي که به جاي شکل زمين انتخاب ميگردد انجام می گیرد.
بنابراين نقشه برداري كلاسيك كه شامل تعيين موقعيت، مكان يابي عوامل، اندازه گيري تغييرات ناشي از حوادث طبيعي مثل زلزله و تعيين سطح دريا( از ارتفاعي كه ماهواره قرار دارد)می باشد.همگی در شاخه ژثودزی گنجانیده می شوندکه این به عنوان اولین جزء مهم درگرایش ژثودزی به حساب می آید. دومين جزء اصلي محلي نيز از جمله مواردي است كه در اين شاخه از ژئودزي گنجانده مي شود.
پايه سوم ژئودتيك مربوط است به بررسي حركت وضعي زمين و تعيين موقعيت آن.تمام اندازه گیریهای ژثودتیک با توجه به كاربري مورد نظر در يك چهار چوب مرجع-مثلاً يك چهارچوب يك چهارچوب گيريهاي محلي- سنجيده مي شود. و تبديلات بين آنها (با توجه به حركت وضعي زمين و حوري مختصات آن) بستگي به زمان دارد. بنابراين همانطور كه بيان شد، هدف ژئودزي مدرن جمع بندی سه شاخه فوق می باشد(ژثومتری،جاذبه وحرکت وضعی زمین).